Shades of Grey

This is a modern fairy tale

Shades of Grey

This is a modern fairy tale

I feel numb, completely numb

قبل از مسافرت رفتن ش که غر و گریه و ناراحتی هاش برای ما بود

رفته مسافرت ، عکس فرستاده ...حالا قاطی کرده که چرا هیچ کسی به عکس های من توجه نکرده و منو تحویل نگرفته

میگم خب که چی حالا...و در جواب هرچی از دهن ش در اومده به من گفته

و الان ۳۶ ساعته که  دارم فکر میکنم ای کاش میشد که همون طور که پدرم رو برای همیشه از زندگیم گذاشتم بیرون قید اونم بزنم 

و دیگه باهاش حرف نزنم! 

بعد نمی خوام که با بقیه خانواده حرف بزنم و با اون نه...اگر باهاش حرف نزنم برای همه تموم شده ست دیگه.

بعد اگر با بقیه حرف نزنم دوباره دعوا و همه چی بینشون شروع میشه و مرگه   اَش   رو میکشن وسط و از اینی هم که هست داغون تر میشه


چرا تمام زندگی من باید مراقب این باشم ، حتی وقتی که توی زندگیم نیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.