Shades of Grey

Shades of Grey

This is a modern fairy tale
Shades of Grey

Shades of Grey

This is a modern fairy tale

پست مثبت میذارم برای تقویت روحیه خودم و دوستان

- خب دیدین توی این فیلم ها نشون میده یکی همیشه مثل سنگ قویه حتی توی بدترین شرایط هم خودشو جمع میکنه و همین جوری هم ادامه میده؟! خب ادم های خارج از فیلم ها یه جا کم میارن ، حالا یا توی تنهاییشون زیر دوش یا وقت خواب یا وسط روز جلوی چشم همه! یه جایی کم میارن و میزنن زیر همه چیز

من همیشه زدم زیر زندگیه خودم! اما بالاخره دارم یاد میگیرم که حتی وقتی ۱۰۰٪ مطمینی که امکان نداره چشماتو باز کنی و به کلاس ۳ ساعته ی ۹ صبح ت برسی! باز هم یه ۰٪ از یه جایی وسط وجودت بلندت میکنه و بهت میگه اشکال نداره که قیافت داغونه و انگاری تریلی از روت رد شده و یک هفته ! ست که موهاتو نشستی و بوی کرم ویکس میدی که به عضلات گرفته و دردناکه کمر و گردنت زدی...باید بری سر کلاس!

و در کمال تعجب میری و حتی ۱۵ دقیقه اضافه هم وایمیستی که ۲ هفته کلاس نرفتنت رو جبران کنی و میکنی!!!!!!


- با تمام حال بدم فکر میکنم امتحان های این هفته رو( بدبختی اینه که همه با هم امتحان میگیرن همه با هم ول میکنن) خوب دادم؛ با اینکه بیشتر تایمم رو خواب بودم ! حالا باید تا دوشنبه منتظر نمره ها بمونم... :\


- امروز فهمیدم تمرین برنامه نویسی رو همه ۱-۲ گرفتن و من فقط یک غلط داشتم که البته میدونستم غلطه اما وقت نداشتم (و حال هم) که برم بگردم دنبال درستش !

خب حس خوبی بود! حس اینکه 'هی تو هنوز هم از خیلی ها بهتری حتی توی گند ترین و بدترین وضعیتت'


-part 1- استاد شیمی اومده بود توی ازمایشگاه ما که به هر کسی کد انلاین ش رو بده  برای چک کردن نمره هامون وقتی که گذاشت توی وبسایت خودش...بعد رسید به من کتاب رو چرخوندم که بتونه اسمم رو بخونه و از تو لیست پیدام کنه(خودش گفته بود بذاریم که ببینه)؛ برگشت یه نگاه بهم کرد گفت  من میشناسمت!! 

part 2 یکی از پسرا ی کلاس برنامه نویسی اومده میگه راستی فلانی رو یادته توی کلاس فیزیکمون بود ؟! میگم اره سر امتحان شیمی دیدمش !!؟؟؟ میگه اره به من تکست داده که seven  رو  بعد از این همه وقت اولین بار سر جلسه  دیدم ، مثل رییس ها میاد و میره!( یعنی که هیچ وقت نمیاد مگر اینکه دلش بخواد)

خب حالا پارت ۲ یه جورایی درسته و غلطه من قبلا یارو رو دیدم تو کلاس اون چشماش تیز نیست نمیبینه و البته کلاس ۷۰-۸۰ نفره ست توی یک سالن بزرگ مدل سینما! ولی من توی کف پارت ۱ موندم که استاد بین این ۷۰-۸۰ نفر چرا منو یادشه اول خوشحال شدم فکر کردم نمره ام انقدر بالا بوده یادش مونده کی ام بعد از کمی فکر دیدم امکان پذیر نیست، ما همین دیروز امتحان دادیم؛ حالا دارم فکر میکنم چون همیشه اخرین نفر میام توی سالن(کلاس باله ام ۵ دقیقه قبل شیمی تموم میشه، یکی این سر دانشگاه ست یکی اون سر ) و صندلیم جلو چشمشه یادش مونده؟ شاید اینکه دو هفته ست که نرفتم سر کلاس!!!! خب صندلی که اسم نداره که یادش باشه!!! یعنی رفته از روی صندلی ها اسمم رو پیدا کرده؟!(جاهامون تایین شده است) هیچ ارتباطی پیدا نکردم که چرا این ادم اسم من رو یادشه! موندیم تو خماری

گذاشتم پای اینکه استاد نابغه ی دیووانه داشتن همین جوریه دیگه ی .

- یه فکری ته ذهنم میچرخه مربوط به بخش قبل که هر وقت میخواد بیاد جلو میزنم توی دهنش پرت میشه اون ته مه ها دوباره....نمی خوام حتی اجازه بدم فرصت کنه ۱ ثانیه هم از سرم بگذره...برای همین هم اصلا نمی نویسمش....همون اسمشو نبر. ساعت ۲:۳۰ صبح شد و من فردا صبح ساعت ۱۰ جلسه دارم! نایس


-این جایی که میرم برای دکتر مخصوص زن هاست و همه چیز برای زن ها مجانیه ولی اقایون باید پول بدن( کاری به درست و غلط ش ندارم) یه جورایی هدف و جهت شون به سمت کمک به زن هاست. روی  دیوار اتاق های معاینه جمله های خوبی دارن مرتبط به زن ها...توی اتاق ی که امروز توش بودم نوشته بود


She believed she could, so she did


 هر وقت مانعی سر راحتون بود این جمله رو  یادتون بیاد.